موسیقی سماع و قومی / گذرموسیقی
استفاده از موسیقی در مراسم قومی و سماعی
استفاده عملی از موسیقی در برنامههای شفا و درمان، در گذشته ایران، بیشتر در دو شکل و روش رواج داشته، اول روش قومی و دوم روش سماعی که در مورد روش سماعی به اختصار توضیح داده میشود.
روش سماعی
بعد از اسلام روش دیگری به نام سماع در ایران شکل گرفت که در مواقعی برای تزکیه و شفا و درمان بیماران مورد استفاده قرار گرفته و موسیقی، اذکار و حرکتهای موزون ابزار آن بوده است. سماع در لغت به معنای گوش دادن به آواز خوش و نیکوست. به عبارتی تأثیرگذاری از راه نیکو شنیدن که با پیام ذکر و تأثیر و تحرک آن با ریتم و حرکتهای موزون و موسیقی همراه گردیده است. عارف و مرشد با آواز و اذکار معنوی و گاهی حرکتهای موزون و رقصهای سماعی شور و جدی در مریدان ایجاد میکرد. شور و حالی که به قصد از خود بیخودی برای ارتباط و اتصال معبود است. مراسم سماع در شکل امروزی آن بعد از خلفای راشدین در دورههای اموی و عباسی به وجود آمد. در دوران ایران اسلامی سماع یکی از ابزارهای تمرینی عارفان و اهل تصوف شد و شعرا و بزرگان از آن بهعنوان تمرینی برای القای افکار و اذکار و انگیزه و تحرک خود به شنوندگان استفاده فراوان میبردند. در واقع، تمرین و صحنهای از مشاهدات شهودی از جمله روشنبینی و الهام و جذبههای روحی بود.
سماع و درمان
در گذشته برگزاری مراسم سماع شیوههای متعددی داشته و مکتبهای مختلف تصوف آداب و شرایط متفاوتی را برای انجام آن پیشنهاد میکردند. خانقاهها مکان سماع بودهاند و عارفان با تنی چند از نوازندگان، خوانندگان و شاعران در این جلسهها حضور مییافتند. آنها با لباس فاخر و خرقههای بلند و آستینهای طرازدار در جلسهها شرکت میکردند. عارفان غالباً زمان و مکان و افراد خاصی را جهت انجام سماع در نظر میگرفتند. امام محمد غزالی و ابوالمفاخر به سه عامل زمان، مکان و اخوان در برپایی جلسه تأکید داشتند. آنها زمانی را مناسب سماع میدانستند که افراد اشتغال ذهنی نداشته باشند و آسوده و فراغ بال در جلسهها حضور یابند و مکانی را مجاز میدانستند که متعلق به فرد درستکاری باشد. کسانی را در مراسم شرکت میدادند که از لحاظ اخلاقی، افراد منزه و آشنایی باشند. بعضی از عارفان به مریدان خود توصیه میکردند که سراپا گوش باشند و به اطراف نظر نیندازند؛ برخی دیگر وجد، پایکوبی و رقص را مجاز میدانستند و در هنگام سماع حالتهای هیجانی و روحی زیادی را از خود بروز میدادند. غالباً عارفان سماع را برای افراد دردمند و دلسوخته و یا شیدامنش توصیه میکردند تا تخلیه و آرامش یابند. بهطور کلی، قصد عارفان از برپایی جلسههای سماع و توصیههایی که در چند و چون آداب آن کردهاند برای تزکیه و آرامش درونی مریدان بوده و کم و بیش مؤثر واقع میشده است. بهطور کلی، جلسههای سماع تا حدودی به لحاظ روحی برای القای مفاهیم دینی و آرامش کمکهایی میکرده و موجب تقویت روحی شرکتکنندگان میشده است.
گردآورنده ریحانه لطفی